بهطور کلی به روانشناس، روانپزشک، مشاور، مددکار، روانکاو، رواندرمانگر و کوچ، حرفههای یاریگر گفته میشود. به نظر شما تفاوت این حرفهها با هم چیست؟ اگر تفاوت آنها را نمیدانید، تعجب نکنید. این اتفاق کاملاً طبیعی است.
این رشتهها همه به نوعی با هم مرتبط هستند. حق دارید از تفاوتهای ظریف آنها باخبر نباشید. در این مقاله قصد نداریم درباره همه این حرفهها و تمایز آنها با هم صحبت کنیم. در اینجا میخواهیم به تفاوت کوچینگ و رواندرمانی بپردازیم.
تفاوت بین کوچینگ و رواندرمانی
دکتر پاتریک ویلیامز (۲۰۰۷) به ۴ حوزه اشاره میکند که در آن تفاوت کوچینگ و رواندرمانی مشخص میشود. در ادامه بهصورت مفصل به تفاوتهای بنیادی بین کوچینگ و رواندرمان از دیدگاه دکتر پاتریک ویلیامز خواهیم پرداخت.
۱. هدف اصلی
هدف اصلی کوچینگ این است که به مراجع کمک کند تا پتانسیلهای درون خودش را بالفعل کند. از طرفی بتواند زندگی هدفمند و با معنایی را در پیش بگیرد. در کوچینگ، پیشفرض این است که مراجع این توانایی ذاتی برای رسیدن به بهترین نسخه از خودش را دارد. او میتواند برای رسیدن به این هدف برنامه بریزد و به آن عمل کند؛ اما اغلب برای مشخص کردن جزئیات برنامهاش نیاز به کمک و راهنمایی دارد.

از طرف دیگر هدف رواندرمانی، کمک به کسانی است که به دلیل اختلالات روانی از کار و زندگی افتادهاند. کسانی که نمیتوانند مثل قبل از بیماری، در کار، تحصیل و روابط اجتماعی به خوبی عمل کنند. هدف اصلی رواندرمانی کمک به فرد، برای رسیدن به سطح طبیعی عملکرد در جامعه است.
اولین تفاوت کوچینگ و رواندرمانی در هدفی است که در رابطه با مراجع دارند. هدف کوچینگ کمک به مراجع برای رسیدن به سطح بالاتری از عملکرد است؛ اما رواندرمانی به مراجعی که به خاطر اختلال روانی، عملکرد طبیعیاش را از دست داده است، کمک میکند تا به سطح طبیعی باز گردد.
۲. تمرکز روی آینده
رویکرد و نگاه کوچینگ رو به آینده است. مراجع به کوچ مراجعه میکند؛ زیرا آرزوها، رویاها و اهدافی برای آینده دارد و میخواهد به آنها برسد. مراجعِ کوچینگ مشتاقانه منتظر این است که به شرایط بهتری برسد و برای رسیدن به آن شرایط، درخواست کمک میکند.
در مورد رواندرمانی شرایط کمی متفاوت است. بیشتر رواندرمانیهای سنتی هم به مراجع در ساختن چشماندازی از آینده کمک میکنند؛ اما بیشتر اوقات با نگاه به گذشته، تلاش میکنند که ریشههای اختلال را بررسی و درک کنند.
مراجعان رواندرمانی علائمی دردسرسازی دارند. آنها تشخیص یک اختلال را دریافت کردهاند و برای رفع این مشکلات با رواندرمانگر کار میکنند. درمانگر برای این که بتواند به بیمار کمک کند، باید تاریخچه مشکلات او را بداند و بررسی کند. بنابراین بایستی رویکردی نسبتاً معطوف به گذشته داشته باشد.
یکی دیگر از جنبههای تفاوت کوچینگ و رواندرمانی در رویکردشان نسبت به گذشته یا آینده است. در حالیکه کوچینگ به آینده نظر دارد، رواندرمانی برای جستوجوی ریشهها بایستی به گذشته هم نگاه ویژهای داشته باشد.
۳. ماهیت رابطه مراجع-یاریرسان
کوچها تسهیلگرانی هستند که مراجع را فردی همتراز با خودشان میبینند. از نظر آنها مراجع، انسانی است که کامل است و نیازی به تعمیر و درمان ندارد. همچنین پیشفرضشان این است که مراجع همه منابع و تواناییهای لازم برای افزایش سطح عملکرد و رسیدن به اهدافش را دارد.
فرآیند کوچینگ این منابع و تواناییها را آزاد میکند تا مراجع با کمک آنها به اهدافش برسد. به همین خاطر، مرزبندیهای رسمی کمتری در رابطهی بین کوچ و مراجع نسبت به رابطه بین مراجع و رواندرمانگر وجود دارد.

به بیشتر رواندرمانگران آموزش داده میشود که باید رفتاری دوستانه داشته باشند؛ اما فاصله را رعایت کنند. مراجعان رواندرمانی، اغلب درمانگر را متخصصی میدانند که قرار است راه حل مشکلات و بهبودی را به آنها نشان دهد. در نتیجه برایشان سختتر است که خودشان را در فرآیند درمان، همتراز درمانگر بدانند.
یکی دیگر از تفاوتهای کوچینگ و رواندرمانی در ماهیت رابطهای است که با مراجع برقرار میکنند. در کوچینگ این رابطه یک شراکت بین دو فرد است که همتراز هم تلقی میشوند. در حالیکه در رواندرمانی مراجع برای دریافت کمک از درمانگر برای کاهش درد روانشناختیاش آمده و مشکلتر است که او را همتراز خودش فرض کند.
۴. نحوهی پیدا کردن مراجع
کوچها میتوانند به هر روشی که میخواهند در جستوجوی مراجع باشند. آنها میتوانند همایش برگزار کنند و در آن خیلی روشن و واضح درباره خدماتشان توضیح بدهند. برای کوچها راحتتر است که بازاریابی کنند؛ زیرا چیزی که به مراجع ارائه میکنند، حول محور بیماریهای روانی و مشکلات فرد نمیچرخد.
حال تصور کنید که یک رواندرمانگر بخواهد همایشی برگزار کند و در آن درباره خدماتی که میتواند به دیگران ارائه کند؛ حرف بزند. مسلماً برای دیگران خیلی سختتر خواهد بود که به او مراجعه کنند و برای گرفتن خدماتش اقدام کنند.
این هم یکی دیگر از نکتههای مهم درباره تفاوتهای کوچینگ و رواندرمانی است. رواندرمانگران بایستی از روشهای غیرمستقیمتری برای جذب مراجع استفاده کنند.
در حالی که این موضوع درباره مراجعان کوچینگ صدق نمیکند. مراجعان کوچینگ اغلب افراد موفقی هستند که در بیشتر جنبههای زندگیشان عملکرد خوبی دارند. آنها میخواهند با استفاده از فرآیند کوچینگ عملکردشان را بهتر کنند. مرز ظریفی که بین این دو وجود دارد، تشخیص سطح عملکرد فرد است.
از نظر مدرک تحصیلی چه تفاوت هایی دارند؟
خیلی از اون ناحیه نمیشه بررسی کرد چون ماهیت متفاوتی دارند و حوزه فعالیت متفاوت دارند
بسیار عالی و کاربردی با اجازه و با ذکر منبع به اشتراک میگذارم
اشتراک گذاری با ذکر منبع و لینک بهترین کمک به سیستمهایی که محتوای رایگان تولید میکنند.
بسیار عالی، ممنونم، خیلی دوست داشتم تفاوت کوچینگ را بدانم و خوشحالم این مقاله را در باشگاه تغییر در دسترس گذاشتین، سپاسگزارم از مطالب و مقالات آموزنده و عالیتون 🙏💖🌹
سپاس.عالی
سپاس،خیلی عالی و کاربردی توضیح دادین👌🌹
خیلی به موضوعات باریکی ها و تفاوت های که قابل ملاحظه هستن اشاره نمودین تشکر از شما خانم سپیده بخت
من همیشه از موضوعات باشگاه تغییر اشد استفاده نمودم ممنون تان
خیلی عالی ممنون از شما خانم سپیده بخت بسیار موضوعات که باریکی ها و تفاوت های قابل ملاحظه ای دارد را اشاره نمودین من همیشه از موضوعات باشگاه تغییر اشد استفاده را نمودم ممنون تان
سلام
من ۴ سال هست درمانگر هستم و فعالیت کلینیکی دارم .
تصمیم دارم کارم رو از طریق سایت و پیج گسترش بدم .
دوره شما تا چند درصد میتونه در پیشبرد اهداف و رونق کاری موثر باشه برای کار من .
سلام ما در باشگاه تغییر آموزشهای رایگان و دورههای آموزشی ویژه بر رونق کسب و کار شما طراحی کردیم و فکر میکنیم شرکت در این دورهها و فراگرفتن این آموزشها به شما کمک میکنید تا طراحی درستی برای کسب و کار خود انجام دهید و مسیر صحیح را در پیش بگیرید. البته موفقیت در رونق کسب و کار عوامل متعددی دارد مانند دانستن اصول بازاریابی، تسلط به حرفه خود، دانستن اصول کسب و کار، پشتکار زیاد
به شما پیشنهاد میکنم سه مقاله رایگان زیر
را مطالعه کنید.
و دوره ویژهای که برای رونق کسب و کار روانشناسان طراحی کردیم را شرکت کنید
چهارمین کارگاه بازاریابی ویژهٔ روانشناسها و کوچها